مقاله علمی

عنوان:  تاثیر ارتباطات  انسانی بر فرهنگ  و توسعه سازمانی

 

مقدمه:

سازمان های متعددی با ضرورت تغییر مواجه اند. رقابت جهانی وتجارت رو به رشد  جهانی درشرق و غرب،درکشورهای توسعه یافته ودرحال توسعه، فضایی به شدت ناپایدار برای تمام کسب وکارها ایجاد نموده است. گاهی به منظور  توسعه ی  شایستگی های سازمانی به دنبال تغییریم. گاهی نیز میخواهیم محیط کاری خلاق و با نشاط  ایجاد کنیم تا بهترین  افراد را جذب  یاحفظ  نماییم.برخی مواقع  نیز تغییر، برای بقای سازمان است. در اغلب سازمانها، هر سه موضوع مطرح است.در تمامی سازمان ها با چالش تغییر،به منظور توسعه روبه رو می شویم و این چالش فقط در کسب و کارها دیده نمی شود. شرکتها، سازمان های دولتی و سازمانهای غیر دولتی، همگی با تغییرات شگرفی مواجه می شوند که سهام داران،مشتریان و ذینفعان متنوع آنان، انتظار می کشند.در نهایت نیز، فشار برای تغییر درتمامی سطوح، بالا ،میانی و پایین خط مقدم روبه افزایش است.در گذشته، مدیران با  این مسئله درگیر بودند که چگونه  دیگران را در سازمان خود تغییر بدهند، اما امروزه بیشتر  آنها متوجه  شده اند که نحوه ی تفکر و رفتار ایشان باید تغییر کند.بی تردید بیشتر اقدامات تغییر به این دلیل شکست می خورندکه نمی توانند افراد کافی  را به انواع نقشهای و موقعیت ها برانگیزند تا با فرایندهای تعادلی که تغییر را محدود  یا متوقف میسازند، کنار بیایند. حتی درجاهایی که انرژی زیادی برای تغییر وجود دارد، خطر تهدید وضعیت موجود زیاد است.در واقع، هر چه انرژی مورد نیاز برای تغییر بیشتر باشد، نیروی مقاوم  نیز بیشتر خواهند بود.(سنگه، 1383، ص 15و11)

یافته های اخیر علمی نشان میدهد که نقش احساسات و عواطف مثبت انسانی مانند بردباری، خوش بینی،آرمان داری،احساس عزت نفس وامثال آن درکنارعوامل منطقی مانند هوشنمد بودن، تفکر،تحلیل  وسایر امور منطقی نظیر آن در کامیابی و موفقیت  انسانها آن طور که باید و شاید شناخته  نشده است.حتی برخی پژوهشگران،  نقش هوش عاطفی یا E.Q  را تا 80 درصد  و نقش IQ با هوش منطقی  را تنها 20 درصد موثر در این امر می دانند.

این مقاله به اشاره مختصری درباره همین نظریه ، به موضوع ارتباطات انسانی هم پرداخته وجایگاه و نقش عقل و عشق  وتاثیر تحلیل منطقی روابط درون سازمانی را در توسعه و تعالی سازمان ، بررسی می کند.در نهایت مدیران سازمانها را به عاطقی کردن و لطیف کردن وانسانی کردن محیط صنعتی خشک و بی روح برای انسان تر کردن و کامیاب  تر کردن محیط کار و سازمان  ترغیب می کند.(کاشانی، 1382، ص 19)

 

بخش اول : نقش مدیران

1-1-شیوه برخورد

ما به عنوان یک مدیر هر روز در معرض مراجعات حضوری  وتلفنی کارمندان ناراضی، گله مند،  متوقع و مدعی قرار می گیرم.  وبا بر عکس ممکن است  مواجه  با کارکنانی باشیم که به علت ضعف رفتار وکار،ما مدعی آنها هستیم. درهردو حالت  برای پاسخگویی منطقی ویا اصلاح اصولی رفتار این همکاران، نیازمند برخودرهای حضوری هستیم که چگونه اداره  این برخورد حضوری نقش تعیین کننده ای در موقعیت ما، اعمال مدیریت و رهبری سازمانی ایفا می کند. بسیاری از مدیران گمان می کنند  که این گونه  برخوردهای انسانی بستگی به بینش و یا خصلتهای ذاتی مدیران دارد و از مهارتهای نهفته درهر انسان تحصیل کرده ویا با تجربه است. در حالیکه بر عکس، نقش تکنیک های ارتباطی که بر اساس یافته های روانشناسی و جامعه شناسی رفتار سازمانی و اجتماعی انسانها تدوین گردیده است ، نقش تعیین کننده ای در برخورد صحیح و موفقیت آمیز یک مدیر در اینگونه موارد دارد.(کاشانی، 1382،ص133)

1-2-تقویت  عزت نفس  و شخصیت  فردی

دو جمله زیر  برخورد دو مدیر را با یک کارمند شاکی  نشان می دهد:

مدیر اولی: از اینکه برای حل  مشکل خود مراجعه کرده ای  و مرا در جریان می گذاری، بسیار  خوشحالم.

مدیر دومی: متاسفانه به جای کارکردن  همیشه نق می زنی. نمی دانم  بازچه می خواهی بگویی،مدیر اولی با تقویت شخصیت همکارخود،دریچه دل او را برای ادامه یک گفتگوی موفقیت آمیز به روی خود می گشاید،در حالیکه مدیر دومی این شانس را از خود می گیرد واز همان برخود اول،کارمندخود را به جدل و مقابله  وادار می کند. (کاشانی، 1382، ص 134)

1-3- تمرکز  و تاکید  بر رفتار واقعی(نه بر شخصیت فرد)

یک مدیرخوب معمولاً توانایی آن را دارد  که در مواجهه  با همکاران  مدعی و ناراضی  وضعیت دفاعی وانفعالی نداشته باشد. یکی از راهها و مهارتهای این کار، تاکید بر  رفتار واقعی کارمند است. اینکه به یک کارمند بگوییم به جای 100 واحد تولید، 80 واحد تولید کرده است، واقعیتی است که اگر چه شنیدن آن برای کارمند تلخ است، اما  او این واقعیت  را که مستدل است می پذیرد، بدون اینکه هیچ آسیب  روحی و شخیصتی  بیند درحالیکه اگر به جای تمرکزبر واقعیت  به او بگوییم«تو کارمند تنبلی هستی»به شخصیت او آسیب رسانده و احساسات  او را جریحه دار کرده ایم.شاید معنی هر دو جمله  یکی باشد، اما جمله  اولی  چون مبتنی بر واقعیت  قابل لمس و محسوسی است پذیرفتنی تر است و آزار دهنده روحیه  و شخصیت فرد نیست.(کاشانی، 1382،ص134)

1-4- گوش دادن  موثر

ازدیگر تواناییهای یک مدیر خوب، تاثیرونفوذ  بر کارمند خود برای تغییر رفتار و موضع او است. واین درحالی است که ضمن حفظ  رابطه با او، از آسیب رساندن به شخصیت وی نیز جلوگیری میکند.برای این کار میتوان از تکنیک  گوش دادن فعال و موثر  بهره جست. تائید احساس کارمند، پس از شنیدن درد دل ها و درک احساسات او و«گوش دادن موثر»حاصل میشود .این شیوه برخورد، زیر دستان راهدایت میکند وبه آنها احساس مسئولیت و استقلال می دهد.(کاشانی، 1382، ص135)

1-5- اعمال فشار مثبت

این روش که شیوه ای برای افزایش بهره وری و نیز شیوه موثری برای تغییر رفتار کارکنان است،هم می تواند رفتار خوب آنهارا تقویت کند و هم رفتار نامطلوب آنهارا بهبود بخشد. اعمال فشار هم به طریق مثبت، یعنی تائید رفتارخوب گذشته فرد وهم به طریق منفی، یعنی تنبیه(روحی)رفتار نامطلوب گذشته ویا تهدید در مورد رفتار نامطلوب آینده شخص ممکن است صورت گیرد، که نوع مثبت آن که کارآمد و موثر است مورد نظر است.

(کاشانی، 1382، 135)

بخش دوم:  نقش کارکنان

2-1- کارکنان کارگشا:

شرکتهایی که مهندسی دوباره را بکار بسته اند، با دراختیار داشتن «کارکنان کارگشا» و «تیم های کارگشا»فرآیندهای کار را نه تنها بصورت افقی بلکه بصورت عمودی  نیز بهم فشرده اند. فشردگی عمودی ساختار شرکت بدین معنی است که کارکنان دیگر نیاز ندارند تامانند گذشته برای کسب تکلیف همواره به سوی بالای هرم  مدیریت بنگرند.

اینک آنها خود تصمیم گیرنده اند.بجای جداساختن تصمیم گیری ازکارعملی، اکنون تصمیم گیری، بخشی از کار است.کارکنان آن بخش از کار را هم که درگذشته به مدیران تعلق داشت، اینک  خود انجام می دهند.(همر-شامپی، 1375، ص 96)

2-2- گستردگی ومشارکت کارکنان

گسترده کردن دامنه مشارکت کارکنان در اداره امور ، هم سازمان  را از برکات اندیشه و تجربه  آنان غنی می سازد و هم شوق و رغبت  آنان را به حفظ  آنچه از راه تلاش گروهی  فراهم می آید، افزایش می دهد. مشارکت نه تنها عاملی  برای برانگیختن، به  پدید آوردن وخلق کردن است بلکه وسیله ای برای پاسداری و قدرشناسی از آن چیزی  است که پدید آمده است. کارکنان  هر اندازه درکار پدید آوردن، مشارکت کنند یا دخالت داده شوند،  در راه حفظ و پاسداری پدید آورده های خود و دیگران تلاش و فداکاری خواهند کرد، و این در حقیقت جوهره  مرم سالاری است.

(طوسی،1379،ص6)

2-3-  مردم سالاری 

نقطه آغاز مردم سالاری این عقیده است که هر شهروند بالغ و سالم دارای حق برابر و مساوی با دیگران در هدایت امور عمومی و همگانی است .مردم سالاری با همین اندیشه زیر ساز، با بیش از چندین سده تجربه و پیمودن راهی پر از نشیب و فراز تاریخی در حال دست یافتن  به مرحله  کمال خود است.دشواری درمردم سالای کنونی آن است که این حق دخالت مردم در هدایت امورعمومی، تنها هرچند سال یک باربه هنگام انتخاب نمایندگان ویا رهبران برجسته اجرایی کشور،یا شهر، صورت عمل به خود می گیرد.این وضع را میتوان "مردم سالاری پاره وقت" یا"مردم سالاری از راه نمایندگی" نام نهاد.

این مرحله از تکامل مردم سالاری را می توان آغازی  برای گسترش پنداره "مردم سالاری مستقیم"به شمار آورد  که در پرتو آن از راه همه پرسی، مردم یک کشور، یک شهر و یا سازمان آرای خود را درباره موضوعات تاثیر گذار آشکار می کنند.(طوسی،1379،ص7)

2-4- روحیه کارکنان و مشارکت معنی دار

هنگامی که کارکنان به وضعی اثربخش درکوشش های بهتر کردن سازمان مشارکت می کنند، بازدهی آنان در قالب افزایش روحیه وبالا رفتن میزان عملکرد، درخور توجه خواهد بود.  به این دلیل است که  هم اکنون بسیاری از سازمان ها در جست و جوی آن هستند تا فرصت های بیشتری برای مشارکت  کارکنان فراهم آورند، وکمک کنند تا آنان مهارت هایی را که برای مشارکت اثربخششان لازم است فرا گیرند، و نیز شرایطی  را فراهم آورند که در پرتو آن ،مشارکت اثر بخش بتواند پدیدار گردد.

راهبردهای توسعه سازمان ، نشانی از پاسخ های سازمانی به چالش های برخاسته از دنیای درحال تغییر سریعی است که در آن زندگی میکنیم. از دیدگاه سازمان، این چالش  بیشتر درجهت پاسخگویی به نیازهای مشتریان و در زمینه تولیدفرآورده ها ویا خدمات  با کیفیت ،به شیوه های اثربخش تر و کارآمدتر است.از دیدگاه عضو سازمان این چالش  شامل بالا بردن کیفیت زندگی کاری است تا از آن  راه سازمان به صورت محل کاری جالب تر و پاسخگوتر به نیازهای آنان در آید. فراهم آوردن  فرصت هایی برای  مشارکت  معنی دارهمه اعضای سازمان،راهی برای پاسخگویی همزمان به این دوچالش است.

(طوسی، 1379، ص 87-86)

 

 

 

 

بخش سوم: پذیرش و ایجاد تغییر و نقش آن در پیشبرد اهداف سازمان

3-1- رهبری تغییر بنیادی

تغییر بنیادی  فقط زمانی رخ می دهد که از بالا اعمال شود. راهی برای پیش رفتن  وجود ندارد مگر این که مدیریت از آن حمایت کند.بدون مداخله  ی مدیریت  ارشد هیچ اتفاقی نمی افتد.

تا کنون چند بار  این حرف های تکراری را شنیده اید.و آنها را درست پنداشته اید؟ شاید بارها، اما هنوز هم دلایلی برای مبارزه با این حرف های  فرسوده و نخ نما  وجود دارد.

شواهد نشان میدهندکه مدیریت ارشد توانایی هدایت تغییر را در سازمانهای بزرگ ندارد.هر جا از اراده ی  مدیر عامل برای وقوع تحول در سازمان استفاده میشود ،حتی در نمونه های موفق ،تغییر پایدار بسیارنادر است.آیا در عصر اختیار ومشارکت عجیب نیست که از ما بخواهند قدرت مدیران را بی چون و چرا بپذیریم؟ چطور می توان با توسل به قدرت ناشی از سلسله مراتب اداری،سازمان را به سوی مشارکت و اقتدار گرایی کمتر سوق دارد؟

در واقع اسطوره ی قدرت مطلق مدیر ارشد، نشانه ای از فضای  فرهنگی اسطوره ی  رهبر قهرمان  است. با توجه به این اسطوره، رهبران  افرادی خاصند که مناسب  دستور  دادن و نفوذ بر دیگران هستند. آنهابه دلیل داشتن مهارت، بلند همتی،چشم انداز، قابلیت های ذاتی وجسارت منحصر به فردشان،  نقش رهبری را بر عهده گرفته اند.آنان از موانعی می گذرند که دیگران توان عبور از آنها را ندارند و بانی اتفاقات  بزرگی میشوند. نتیحه روشن است، اگر شما هم بخواهید تغییری ایجاد کنید بهتر است یکی از این افراد خاصی باشند.

دردنیای سازمانهای امروزی،چنین دیدگاهی درباره ی رهبری باعث میشود به  جستجوی  بی پایان افراد قهرمان دست بزنیم و ادعا کنیم تتها این رهبران می توانند ما را از شر سازمانهای متمرد وغیر رقابتی خلاص کنند.آیا همین جستجو دلیل افول چنین سازمانهایی نیست؟ جستجویی که ما را از ایجاد سازمانهایی که خودشان را با رهبری افراد گوناگون تطبیق می دهند غافل میکنند.

(سنگه،1383، ص 27و26)

 

 

3-2- مهندسی دوباره

هنگامیکه ازما خواسته می شود تا تعریف کوتاهی از«مهندسی دوباره» بعمل آوریم،  پاسخ میدهیم که به معنی «همه چیز را از نو آغاز کردن»است.وصله کاری آنچه  موجود داریم ویا دگرگونیهای گسترشی،که ساختار اصلی را دست نخورده باقی میگذارد، نخواهد بود. در پی آن نیست تا نظام موجود را بهبود بخشیده و نتیجه کار را  بهتر کند.مهندسی دوباره  به معنی ترک نمودن روشهای دیرپا وکهن،و دستیابی به روشهای  تازه ای ایست که برای فرآورش کالاها و خدمات شرکت وانتقال چیزی ارزنده به مشتری، لازمند.

شرکتها بایستی از خود بپرسند، «اگر با آگاهیهای گسترده ای که امروز داریم و دراختیار  داشتن تکنولوژی های نوین میخواستیم اکنون شرکتی بپا کنیم، آنرا  چگونه می ساختیم؟  مهندسی دوباره یک شرکت، بمعنای کنار گذاشتن سیستم موجود و برپا کردن نظامی  نوین است. نیازمند بازگشت به آغاز کار، وابداع روشها و رواههای بهتری  برای  انجام آنست .

اینگونه تعریف و توضیح مساله، در گفتگوها سودمند است، زیرا  مردم را با اندازه ای با مفهوم  مهندسی دوباره  شرکتها و سازمان ها، آشنا می کند، ولی کسانیکه می خواهند این اندیشه ها را در سازمانی پیاده کنند نیازمند مطالبب بیشتری هستند.

یک سازمان  چگونه کسب و کار خود را دوباره مهندسی و طراحی می کند؟ این کار  ازکجا  آغاز می شود؟ چه کسانی درگیر مساله خواهند شد؟  اندیشه  دگرکونی  بنیانی از کجا سرچشمه گرفته است؟

ما از نزدیک ناظر شرکتهائی بوده ایم که با استفاده از روش آزمایش  و خطا در پی پاسخ به پرسشهای برخاسته از انجام دگرگونی بنیادین بوده اند.ما بعنوان مشاور در شرکتهائی که به چنین دگرگونیهایی دست یازیده اند،خدمت کرده و ازنزدیک دیگران را پائیده ایم. با بهم درآمیختن  تجربه های آنها وتجربه های خودمان به مفهوم  مهندسی  دوباره شرکتها و سازمانها دست یافته ایم. ما با یاری شرکتهائی که همکاری داشته ایم، روشها و فنونی  تدوین کرده ایم که با کمک آنها می توان  فرایند مهندسی دوباره را به اجرا  درآورد. اینها فرمول و غیر قابل لمس نبوده، بلکه  ابزاری هستند که شرکتها می توانند برای  کشف دوباره راه درست انجام کارهایشان، آنهارا بکاربرند.

نتیجه تجربه های ما ومشتریانمان و کاربرد فنون پیشنهادی، رضایتبخش و دلگرم  کننده بوده است.چنانچه این کار با مهارت و درست، یعنی با هوشمندی و درونگری،  انجام  شود.نتیجه بخش بوده و به گونه ای باورنکردنی عملکرد سازمان را بهبود می بخشد. دراین مقاله ما از مهندسی دوباره سازمانها وچگونگی کامیابی در راه انجام آن؛ بیشتر سخن خواهیم گفت.

«مهندسی دوباره بصورت مناسب عبارتست از باز اندیشی بنیادین و طراحی نو و ریشه ای، فرآیندها،برای دستیابی به بهبود و پیشرفتی شگفت انگیز درمعیارهای حساس امروزی، همچون قیمت، کیفیت،خدمات و سرعت.»

(همر-شامپی،1375،ص65-66-67)

3-3- نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها

"نظام پذیرش و بررسی پیشنهادها" ، یکی از ساز وکارهای قدرتمند و اساسی شیوه  مدیریت مشارکت جو است که دربسیاری ازسازمان های صنعتی،بازرگانی، وخدماتی بخشهای خصوصی وعمومی  جهان ،به کاربردی گسترده و همگانی گذاشته شده است. دراین نظام ، کارکنان  سازمان حق دارند برای بهتر کردن کیفیت و کمیت ،همه عاملهایی که بر کار یا زندگی کاری آنان اثر می گذارند به اندیشه بپردازند و به منظور ازمیان برداشتن  دشواریها، راه چاره هایی را که مناسب وموثر می داند برای بررسی کارشناسان پیشنهاد کنند.

سازمان ،پیشنهادهای کارکنان را نه تنها می پذیرد که موظف است  آنهارا به فرد یا گروهی  از افراد متخصص  و کاردان  در زمینه آن پیشنهادها بسپارد  تا آنان به شیوه ای علمی وفنی  آنها را رسیدگی کرده و درباره سودمندی واثربخشی  آنها  به صورت مثبت یا منفی  به طور مستدل و منطقی  اظهار  نظر نمایند.

آشکار است که پپیشنهادهایی که از سوی کارشناس یا کارشناسان سازمان  پذیرفته می شوند برای آگاهی مدیریت ارشد  سازمان فرستاده می شود. مدیریت ارشد سازمان با توجه به  ملاحظاتی که ویژه مقام وی است می تواند دستور اجرای بی درنگ پیشنهاد قبول شده ازسوی کارشناسی وشورای نظام  پذیرش و بررسی  پیشنهاد ها را صادر نماید و از این راه سازمان را از برکت و سودمندی اندیشه و تجربه  کارکنان  خود برخوردار سازد.

(طوسی، 1379، ص 140-139)

 

بخش چهارم: نقش مدیریت  منابع انسانی

4-1- مدیریت با ملاحظات  انسانی:

اصطلاح«توسعه منابع انسانی»برگردانی ازانگلیسی است که توسعه رامعادل  development  گرفته اند.درحالیکه در  انگلیسی واژه expansion معادل  توسعه است که  منظور از آن  مفهوم  فیزیکی و مادی توسعه است . اما DEVELOPMENT  معنی ایجاد و پرورش وتکامل دارد. بنابراین تصور می کنم هرجا که از نیروی انسانی بحث می کنیم  باید در ترجمه DEVELOPMENT از پرورش منابع انسانی یا تامین  و پرورش منابع انسانی استفاده کنیم.

پرورش منابع انسانی، یکی از اساسی ترین بحثهایی است  که امروزه در مدیریت به ویژه مدیریت صنعتی کشور باید مورد توجه قرار دهیم. این موضوع در کشور ما بیش از حد، مورد بی توجهی و بی مهری قرارگرفته است. خیلی ها می گویند که مدیران و مهندسین صنعتی، انسان را همتراز ماشین و ابزار تلقی می کنند.

اما باید گفت که متاسفانه در اکثر موارد حتی در این حد هم به انسان توجه  نمی شود.درخیلی از واحدها برای ماشین،برنامه مرتب و منظم تعمیر و نگهداری دارند. قطعات آن را تعویض وتعمیر می کنند و آن را روغن کاری می کند، درطول سال یکی دوبار در تعمیرات سالیانه آن را مورد لطف و مهر فنی وتعمیراتی قرار میدهند، اما درمورد انسان....؟

در بسیاری از موارد ، حداکثر افتخار مدیران ما تامین رفاه مادی و پاداش پولی برای تلاش کارکنان است و کمتر به شخصیت وجرئرش اندیشه وی توجه میشود در حالیکه با قاطعیت باید گفت که همه چیز آینده کش.ر و صنعت ما در گرو انسان است و تا زمانی که شعارهای ما با اعمالمان متفاوت باشد ما موفق نخواهیم شدو باید بتوانیم ارزشهای اعتقادی خود در باره انسان را محقق کنیم.(کاشانی،1382، ص 108 -107)

 4-2-  نقش مدیریت منابع انسانی در تدوین راهبردها:

تدوین برنامه کلی راهبردی شرکت ایجاب می کند  که دو دسته از نیروهارا شناسایی و تجزیه و تحلیل کرده و آنها را متوازن ساخت.این دو نیرو عبارتند از: از یک سو، فرصت ها و تهدیدات خارجی و از سوی دیگر، نقاط  قوت و ضعف داخلی شرکت.

این یکی از زمینه هایی است که مدیریت راهبردی منابع انسانی نقش خود را ایفا  می کند.  برای مثال، مدیریت منابع انسانی می تواند در آنچه که بررسی موشکافانه محیطی می نامند نقشی را ایفا کند.

مدیریت منابع انسانی از طریق تهیه و ارائه اطلاعات، درمورد نقاط قوت و ضعف داخلی شرکت ،در فرایند تدوین  راهبردها، مشارکت می کند.

برای مثال تصمیمی  را که شرکت«آی.بی .ام» در مورد خرید شرکت  لوتوس اتخاذ کرد شاید تا حدی  بدان سبب بود که شرکت مزبور بدین نتیجه رسید که مدیریت منابع انسانی این توانایی را ندارد که بتواند شرکت را قادر سازد تا دروضع خود تجدید نظر نماید و درسیستم شبکه پیشرو  گردد، یا اینکه دست کم مدیریت  مزبور نمی توانست  به سرعت از عهده  چنین کاری برآید. به همین شیوه«ولز  فارگو» اقدام به خرید «بانک ملی کراکر»نموده و تقریباً دو ماه بعد یک تحقیق پیشمایشی بر روی1500نفر از کارکنان کراکر  انجام داد تا در صورت داشتن مساله  یا مشکلی، به سرعت  آن را ابزار نماید.

نقاط قوت و ضعف کارکنان شرکت(منابع انسانی)میتواند بر فرصتهای سرنوشت ساز و راهبردی شرکت اثرات تعیین کننده داشته باشد.در واقع، برخی از شرکت ها راهبردهای خود را حول محور مزایای رقابتی و براساس دیدگاه مدیریت منابع انسانی تدوین می نمایند.(دسلر،1942،ص30-31).

 

نتیجه گیری :

به رغم همه مشکلاتی که امروزه در اغلب بنگاههای اقتصادی و سازمان های مختلف وجود دارد، لیکن شواهدی نیز وجود دارد که اثبات میکند که این سازمانها با رعایت نکاتی چند توانایی موفقیت در صحنه پر رقابت بازارهای امروزی را دارند.امروزه اثبات شده که دیگر شهرت ، کنترل مناسب صورت های مالی و ترازنامه مثبت ، تضمین کننده بقاء سازمانها و بنگاههای اقتصادی نیست ، بلکه مدیریتی نیرومند ، مشتری گرا و توجه به نیازهای او، و برقراری روش عالی کار و فعالیت ضروری است. مهندسی دوباره و ارتباطات موثر سازمانی ، از مهمترین ابزارهای رسیدن به این هدفها میباشد.

کارکنان و مدیران سازمانها بایستی به دگرگونی ژرف در اندیشه و عمل خود تن دهند.روشهای کهن بایستی به کلی کنار گذاشته شود و روشهای تازه ای جانشین آنها گردد.این کارها آسان نیستند و ارتباط سازمانی موثر یکی از مهمترین راهکارهاست.

(همر-شامپی،1375،ص295).

 

 

فهرست مطالب:

1-پیترسنگه،1383،رقص تغییر،ترجمه حسین اکبری،مسعودسلطانی ،علی نقی مشایخی، تهران:آتنا، چاپ اول.

2-گری دسلر،1942، مدیریت منابع انسانی، ترجمه دکترعلی پارسیان، دکتر محمد اعرابی(1378)، تهران دفتر پژوهشهای فرهنگی، چاپ دوم.

3-مایکل همر- جیمز شامپی، 1375، مهندسی دوباره  شرکتها، ترجمه عبدالرضا رضایی، تهران:خدمات فرهنگی رسا، چاپ سوم.

4-طوسی،محمدعلی، 1379، مشارکت ومدیریت مشارکت جو، انتشارات سازمان مدیریت  صنعتی ،چاپ اول.

5-کاشانی،محبتی، 1382، نقش دل درمدیریت، انتتشارات سازمان مدیریت صنعتی، چاپ اول.

سر مقاله

دوران حاضر را عصر ارتباطات نامیده اند و هر روز و هفته ای که میگذرد تکنولوژی های جدیدتری در این عرصه ظهور میکند.  ارتباطات ، امروزه راهگشای زندگی بشری است به گونه ای که انسانها در جوامع و ملیت های مختلف با بهره گیری از تکنیک ها و فنون آن در تلاشند تا زندگی بهتر و لذت بخش تری را برای خود و اطرافیان خلق نمایند.

امروزه همگان اعم از ملت ها و دولت ها پذیرفته اند که بهتر است به جای هرگونه جنگ و نفرت و خشونت، مسائل و مشکلات خود را از طریق گفتگو حل و فصل نمایند و یا آنکه به جای صرف وقت و هزینه ، بخش فراوانی از امور روز مره خود از قبیل : خرید، امور اداری ، امور بانکی و مالی و حتی تماس های خود را از طریق دیجیتال پیگیری نمایند.

ارتباطات جنبه  های گسترده ای دارد و امروزه به صورت تخصصی و آکادمیک در زیر شاخه های گوناگونی همانند :

ارتباطات انسانی ، روابط سازمانی ، روابط بین الملل ، ارتباطات رسانه ای ، ارتباطات دیجیتال و حوزه فناوری اطلاعات و..... رو به گسترش است.

اینجانب به عنوان جوینده ای طالب علم ، تلاش دارم تا با بهره گیری از محضر اساتید ارزشمند و صاحب نظر این رشته تحصیلی در دانشگاه آزاد اسلامی اراک ، به ویژه استاد ارزشمندم جناب آقای دکتر اردستانی وبا تحقیق و مطالعه و نیز ثبت و درج مقالات تخصصی در این زمینه در وبلاگ خود ، سهم ناچیزی در بسط و توسعه این علم داشته باشم.

                                                                                                                                      فریبا محمدی

پلان 15

عنوان: بررسی علت های بروز رکود و بحران در شرکت هپکو اراک

مقدمه:

بخش  اول: عوامل بیرونی مؤثر

1-1 واردات بی رویه ماشین آلات دست دوم و ارزان قیمت از چین

2-1 عدم تخصیص تسهیلات و منابع مالی جهت تأمین مواد اولیه

3-1 کاهش تعرفه واردات ماشین آلات راهسازی از سوی دولت

بخش دوم:  عوامل داخلی و درونی مؤثر

1-2 سوء مدیریت در تصمیم گیریها و استفاده از منابع و امکانات داخلی

2-2 پایین بودن کیفیت محصول در مقایسه با ماشین آلات خارجی

  2-3  ا فزایش بی رویه قیمت تمام شده کالای تولیدی

نتیجه گیری:

فهرست منابع:

پلان 14

عنوان: عوامل موفقیت در بازار کسب و کار

مقدمه:

بخش اول: عوامل فردی

1-1 داشتن تخصص و تجربه فردی در زمینه شغلی

2-1 داشتن ارتباطات مناسب و مؤثر در بازار

3-1 نبوغ  فردی و تلاش و پشتکار

بخش دوم: عوامل محیطی و اجتماعی

1-2 وجود بازار تقاضا کافی برای کالا یا خدمات موضوع شغلی

2-2  پشتیبانی ها و حمایت های لازم بانکی و مالیاتی از سوی دولت

3-2 عدم وجود قوانین و ضوابط دست و پاگیر 

نتیجه گیری:

فهرست منابع:

پلان 13

عنوان:علل کاهش رشد باروری در کشور

مقدمه:

بخش اول: سیاستهای دولت

1-1 سیاستهای غلط کنترل جمعیت در دو دهه گذشته در کشور

2-1 عدم وجود سیاست های تشویقی برای افزایش رشد جمعیت

3-1 فراهم آوردن زمینه اشتغال بانوان و گرفتاریهای ناشی از توسعه زندگی شهر نشینی

4-1 عدم وجود امکانات و رفاه اجتماعی

بخش دوم: عوامل شخصی و فردی

1-2 عدم تمکن مالی خانواده ها

2-2 راحت طلبی خانواده ها و نگاه غلط به فرزند به عنوان گرفتاری

3-2 پایین بودن تمایل به ازدواج در میان جوانان

4-2 ترس از آینده فرزندان(تحصیلات- شغل-مسکن- ازدواج و ...)  

نتیجه گیری:

فهرست منابع:

پلان 12

عنوان: مزایا و معایب زندگی شهری

مقدمه:

بخش اول: مزایا ی زندگی شهری یا شهر نشینی

1-1 دسترس بیشتر و آسانتر به امکانات بهداشتی و آموزشی

2-1 امکان استفاده از خدمات شهری،فرهنگی و تفریحی ازجمله :پارک ها،مراکز خرید و مراکز تفریحی و ...

3-1 امکان داشتن شغل و اشتغال در مشاغل مختلف دولتی و خصوصی

4-1 زندگی ماشینی و رفاه بیشتر و سرعت بیشتر در امور زندگی

بخش دوم: معایب زندگی شهرنشینی

1-2 صرف وقت و انرژی در ترافیک

2-2 آلودگی هوا و محیط زیست و در نتیجه امکان مبتلا شدن به بیماری های مختلف از جمله بیماری های قلبی و ریوی

3-2 کاهش دید و بازدید و رفت و آمد های خانوادگی و فامیلی

4-2  به علت زندگی ماشینی و عدم تحرک و اضافه وزن و بیماریهای مرتبط با بی تحرکی 

نتیجه گیری:

فهرست منابع:

پلان 11

عنوان: عوامل مؤثردر آلودگی محیط زیست

مقدمه:

بخش اول:عوامل فردی ،فرهنگی

1-1 عدم جمع آوری زباله ها در مکان های عمومی

2-1 افراط در مصرف سوخت و در نتیجه آلوده کردن هوا و محیط

3-1 پایین بودن سطح آگاهی و دانش مردم نسبت به محیط زیست

بخش دوم: عوامل محیطی ،اجتماعی

1-2 آلاینده بودن خودر ها و صنایع

2-2 تغییر اقلیم جوی و کاهش نزولات آسمانی

3-2 نبودن قوانین و ضوابط بازدارنده  مؤثر در برخورد با متخلفین

نتیجه گیری: 

فهرست منابع: 

پلان 10

عنوان:تاثیر پذیری کودکان و نوجوانان از اینترنت

مقدمه:

بخش اول: تاثیرات مثبت

1-1 آگاهی بخشی و افزایش سطح دانش و اطلاعات عمومی و تخصصی

2-1  امکان استفاده آسان و سریع و دسترس به منابع و متون علمی و آموزشی جهت تحقیقات درسی و آموزشی

3-1 گستردگی و تنوع مطالب علمی و آموزشی در مقایسه با سایر متون و منابع

بخش دوم :تاثیرات منفی

1-2 وجود جذابیت کاذب بسیار و در نتیجه اتلاف وقت و انرژی

2-2 آشنایی زود هنگام با مسایل جنسی و بلوغ زود رس

3-2 فاصله افتادن بین جوانان و نوجوانان نسبت به خانواده ها  

نتیجه گیری:

فهرست منابع:

پلان 9

عنوان: تاثیر اینترنت بر زندگی مردم

مقدمه:

بخش اول: تاثیرات مثبت و مفید

1-1 امکان ارتباط آسان و کم هزینه با افراد فامیل، دوستان و آشنایان

2-1 امکان خرید بدون حضور در فروشگاه ها و صرف وقت و انرژی

3-1 آگاهی از اخبار و اطلاعات به صورت لحظه به لحظه

4-1 انجام امور تجاری و بانکی از داخل منزل و یا محیط کار

بخش دوم:تاثیرات منفی و مخرب

1-2  اعتیاد و صرف وقت و انرژی زیاد

2-2  لهو و لعب و امکان برقراری آسان ارتباطات نامشروع

3-2  کلاه برداری و سوء استفاده های مختلف بانکی و مالی و اطلاعاتی

4-2  به همراه آوردن تنبلی و رخوت و افزایش مخاطرات جسمانی  

نتیجه گیری:

فهرست منابع:

پلان 8

عنوان: علل عمده بالا بودن میزان تصادفات رانندگی در کشور

مقدمه:

بخش اول:  علل فردی موثر بر تصادفات

1- 1 عدم توجه به قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی

2-1 عدم توجه به سرویس و نگهداری به موقع خودروهای شخصی

3-1 پایین بودن سطح آگاهی عمومی و فرهنگی جامعه

بخش دوم: علل محیطی و غیر فردی موثر بر تصادفات

1-2 استاندارد نبودن خودروها(از جمله نبود ترمزABS و کیسه هواو...)

2-2  استاندارد نبودن جادها و مسیر ها( آسفالت ، علائم، مهندسی جاده و .....)

3-2  پایین بودن سطح نظارت پلیس در جاده ها و معابر 

نتیجه گیری:

فهرست منابع: 

پلان 7

عنوان: شبکه های ماهواره ای و تاثیر آن بر فرهنگ عمومی مردم

مقدمه:

بخش اول:تغییرات ظاهری و رفتاری

1-1 تغییر در دکوراسیون منازل

3- 1مصرف گرایی

4-1 گستاخی فرزندان نسبت به والدین

5-1 خیانت همسران به یکدیگر

بخش دوم:  تغییرات روانی و معنوی

1-2 تزلزل بنیاد خانواده

2-2 کمرنگ شدن اخلاقیات و از بین رفتن آداب و رسوم و سنن جامعه

3-2 ترویج فرهنگ بیگانه

4-2 اتلاف وقت و سرمایه

5-2 ریخته شدن قبح مسائل غیر اخلاقی و غیر شرعی 

نتیجه گیری:

فهرست منابع:  

 

پلان 6

عنوان : عوامل بروز آلودگی هوا در کلان شهرها

مقدمه:

بخش اول:  نقش مردم در بروز آلودگی

1-1 عدم استفاده از وسایل نقلیه عمومی  و استفاده از خودروهای شخصی       

2-1  تمایل مردم به زندگی در کلان شهرها

3-1 استفاده بی رویه از انرژی و سوخت و عدم صرفه جویی و داشتن فاصله با استانداردهای جهانی در مصرف سوخت

4-1 سفرها کاذب درون شهری با خودروهای شخصی

بخش دوم: نقش دولت در بروز آلودگی هوا

1-2 فراهم نبودن زیر ساختهای لازم برای استفاده از وسایل نقلیه عمومی

2-2 وجود صنایع آلاینده در نزدیکی شهرها

3-2 آلوده بودن بنزین و گازوئیل مصرفی

4-2 استاندار نبودن خودروها به لحاظ فنی  

 نتیجه گیری:

فهرست منابع:

پلان 5

عنوان: تاثیر تحصیلات عالیه دانشگاهی بر زندگی افراد

مقدمه:

بخش اول: تاثیرات اقتصادی

1- 1 افزایش امکان اشتغال در مشاغل خوب و پر درآمد جامعه

2- 1بروز خلاقیت و کسب مهارتهای فردی برای ایجاد کار آفرینی و  اشتغالزایی

3-1 افزایش امکان مهاجرت به خارج و جذب شدن در مراکز معتبر علمی و صنعتی خارجی

بخش دوم: تاثیرات فرهنگی

2-1 افزایش دانش و آگاهی عمومی و شناخت و درک بهتر موضوعات اجتماعی

2-2 کسب وجهه عمومی و شخصیت اجتماعی

3-3 تاثیر مستقیم بر زندگی و شخصیت فرزندان  

 نتیجه گیری:

فهرست منابع:

پلان 4

عنوان: تاثیر تعطیلات نوروزی بر زندگی مردم

مقدمه:

بخش اول:  تاثیرات مثبت

 

 

1-1 تاثیر در روحیه مردم به واسطه دید و بازدید و مسافرت

 

2-1 فرصتی مناسب برای مسافرت و تفریح

 

3-1 فرصتی مناسب برای ایجاد تغییرات بزرگ و کوچک در زندگی از جمله خرید کالاهای لوکس و تغییر دکوراسیون

 

بخش دوم: تاثیرات منفی

 

1-2 تعطیلی کسب و کار و بازار

 

2-2 افزایش تصادفات رانندگی بواسطه ازدحام خودروها در جاده ها و حجم مسافرتها

 

3-2 آلودگی طبیعت شهرهای توریست پذیر و خوش آب و هوا  

 

 نتیجه گیری :

 

فهرست منابع:

پلان 3

عنوان: دولت، ملت، همدلی، همزبانی

مقدمه:

بخش اول: وظایف دولت در قبال مردم

1-1 دولت با مردم صادق باشد

2-1  دولت به فکر رفع مشکلات اساسی مردم باشد

3-1 تاثیر برنامه ها و اقدامات دولت در زندگی روزمره مردم به وضوح مشاهده شود

4-1 جلوگیری از رانت خواری و سوء استفاده افراد خاص از منابع و امکانات عمومی

بخش دوم:  وظایف مردم در قبال دولت

2-1 گستردگی مشکلات و منابع و امکانات دولت درک شود

2-2 در مصرف منابع به ویژه انرژی صرفه جویی شود

3-2 بهره وری نیروی کار در بخشهای دولتی و خصوصی افزایش یابد

4-2 در رعایت قانون در نظم، انظبات عمومی و ارتقاء سطح فرهنگ عمومی تلاش ویژه شود.  

 نتیجه گیری:

فهرست منابع:

پلان 2

عنوان : تاثیر پارامترهای مرتبط با آغاز سال نو بر اقتصاد کشور

مقدمه:

بخش اول:  تاثیرات مثبت

1-1 رونق کسب و کار به تبع افزایش تقاضاهای خرید

2-1  رونق صنعت گردشگری به واسطه مسافرتهای نوروزی

3- 1 افزایش درآمد و حقوق و دستمزد کارگران وکارکنان دولت و گرفتن پاداش و عیدی و بن خرید و ....

4- 1 بازدهی و کارآمدی بیشتر شاغلین بعد از تعطیلات و استراحت

بخش دوم :  تاثیرات منفی

2-1 ایجاد تورم کاذب در اثر افزایش تقاضای خرید

2-2  کاهش بهره وری عمومی و تولید ناخالص ملی به دلیل تعطیلات طولانی مدت

3-2  مصرف گرایی و صرف مقادیر زیادی سوخت و بنزین

4-2  خروج مقادیری ارز از کشور به دلیل مسافرتهای خارجی  

 نتیجه گیری:

فهرست منابع:

پلان 1

عنوان : تاثیر تحریم بر اقتصاد کشور

مقدمه:

بخش اول:  تاثیر عوامل مستقیم

1-1 کاهش صادرات و ارزآوری

2-1  کاهش واردات کالاهای اساسی

3-1 رکود بازار تولید و کسب و کارو در نتیجه افزایش بیکاری

4-1  تورم و گرانی

5-1  ورود کالای خارجی قاچاق با کیفیت پایین و قیمت بالا

بخش دوم:  تاثیر عوامل غیر مستقیم

1-2  افزایش نرخ دلار و ارز

2-2  کاهش در آمد دولت

3-2  ا فزایش تعرفه های خدماتی به تبع کاهش درآمدهای دولت

4-2  افزایش نرخ آب، برق، انرژی و... به تبع کاهش درآمدهای دولت

5-2  تاثیر بر عملکرد بانکها 

 نتیجه گیری:

فهرست منابع:

یادداشت

چرا باید به من احترام گذاشته شود؟

بر اساس طبقه بندی نیازهای مازلو ، احترام در رتبه سوم و پس از نیازهای فیزیولوژی و امنیت قرار دارد.همه انسانها نیازهای ذاتی و غریزی یکسان و مشابهی دارند که از جمله آنها نیاز به احترام و محترم شمرده شدن از سوی دیگران و به ویژه کسانی است که به نحوی با آنها ارتباط دارد.

پس میتوان دریافت که رابطه ای میان احترام و ارتباط وجود دارد به گونه ای که هرکدام تابع مستقیمی از متغیر دیگری است.به عبارتی هرکدام پیش نیاز دیگری است. با این توصیف حال شاید ساده تر بتوان دریافت که چرا ما نیازمند احترام هستیم چرا که اصولا زندگی بدون ارتباط معنا و مفهومی ندارد و اگر در این ارتباط احترام متقابل نباشد آنگاه آن رابطه نیز سر انجام خوشی نخواهد داشت.

"احترام" در معنی لغوی از مصدر "حرم" و هم خانواده حریم و حرمت است یعنی وقتی میگوییم باید به

من احترام گذاشته شود این به دان معناست که باید حریم و حرمت من حفظ شود.یعنی آنکه در اطراف

من حصارهایی کشیده شده که محدوده ورود دیگران به آن بسته به نوع" ارتباط" مشخص میگردد و

کسی حق ندارد از محدوده تعریف شده خود جلوتر بیاید که در آنصورت امنیت و آرامش و سلامت من

قطعا به مخاطره خواهد افتاد

بعضی از این حصارها درعرف و قوانین تعریف شده و بعضی نیز توسط خود فرد تعیین میگردد که آنجا

بسته به پارامترهای شخصیتی و خصوصیات هر فرد متفاوت خواهد بود.آنجا که گفته شده احترام هر فرد

دست خودش است ، در همین مقوله است.یعنی احترام به عنوان یک پارامتر در روابط افراد ، جریان دو

سویه ایست که از سوی طرفین تنظیم میگردد.

 

برای احترام گذاشتن و یا محترم شمرده شدن شاخصه هایی نیز تعریف شده که اگر فردی در موقعیت

 های مختلف احساس کند که این شاخصه ها در موردش رعایت شده  یعنی آنکه محترم شمرده شده.

 بعضی از این شاخصه ها عبارتند از :

خوش خویی و محبت

حمایت و پشتیبانی در مواقع نیاز

همدلی و همزبانی

صداقت

رعایت ادب و نزاکت در برخورد

تعریف و تمجید و تشکر

عدم ورود به مسائل شخصی و خانوادگی

عدم سوء استفاده از خود

توجه به انتظارات

فارغ از آنکه هر انسانی نیازمند احترام است ، عوامل و پارامترهایی نیز در افراد متغیر و باعث بروز

احترام میگردند. به عبارتی ویژگی هایی که فرد در حصول آنها میتواند نقش داشته باشد و بر احترام

خود بیافزاید. بعضی از این پارامترها  عبارتند از:

جایگاه اجتماعی

قدرت

ثروت

شهرت

سطح تحصیلات عالیه

موفقیت های خاص

زیبایی

پارامترهای شخصیتی ( خوش خویی ، خوش رفتاری ، رعایت ادب ،و.....)

موقعیت شغلی

تحلیل و تفسیر

کاهش رشد جمعیت کشور و آثار و پیامدهای آن:

 

امروزه بسیاری از کشورها در وضعیت عدم تعادل جمعیتی قرار دارند، از یک سو کشورهای فقیر و در حال توسعه با مشکلات و مسائل رشد بی رویه جمعیت دست و پنجه نرم می کنند، از سوی دیگر جوامع توسعه یافته از نتایج منفی شدن رشد جمعیت و سالخوردگی جمعیت رنج می برند، به عبارت دیگر، اکثریت کشورهای جهان به نوعی با مشکلات ناشی از عدم تعادل جمعیتی مواجه اند.

در ایران نیز طی سال‌های اخیر همواره هشدارهایی نسبت به کاهش زاد و ولد در کشور و پیر شدن جمعیت مطرح شده، معضلی که بسیاری از کارشناسان آن را حاصل تداوم سیاست کنترل جمعیت در دهه های 60و70 عنوان می‌کنند. اگر چه هنوز نیز بعضی از کارشناسان معتقدند که افزایش جمعیت، فقر را تشدید می کند و باید سیاست‌هایی اتخاذ گردد تا مردم متقاعد شوند که آینده زندگی خود و فرزندانی که زاد و ولد خواهند کرد تضمین خواهد بود ،در غیر اینصورت اگر مردم دچار نگرانی و اضطراب و ناامنی نسبت به آینده خود و خانواده باشد طبیعتا در واکنش به آن کنترل جمعیت را ادامه خواهند داد.

هرچند نگرانی از روند فزاینده رشد جمعیت کشور در دهه 60 منجر به اعمال سیاست های منسجم و موفق کنترل جمعیت گردید لیکن تداوم این امر اینک به بروزمعضلی دیگر و تهدیدی جدی برای آینده کشور گشته است که برخی از مهمترین آثار و پیامدهای کاهش رشد جمعیت را به شرح ذیل بررسی مینماییم:

1-عدم رشد و توسعه اقتصادی

از جمله آثار و پیامدهای منفی کاهش جمعیت، تغییر ساختار جمعی و به اصطلاح، پیر شدن جمعیت کشور و در نتیجه، عدم رشد و توسعه اقتصادی است. بدین معنا که انتقال هرم سنی جمعیت از جوانی به سالخوردگی، در شرایطی است که محرکة اصلی و کلیدی توسعه «منابع انسانی» می باشد؛ زیرا اگر به راستی دولتی بخواهد در خدمت مردم باشد و در تلاش برای توسعه اقتصادی جامعه باشد و همه توان و ظرفیت منابع ملی، سرمایه و زیرساخت های سخت افزاری و نرم افزاری را به درستی به کار گیرد، افزایش جمعیت عاملی برای شتاب روند توسعه اقتصادی می باشد؛ زیرا مهم ترین نیاز اولیه توسعه اقتصادی، وجود نیروهای جوان، فعال و کارآمد است.

بنابراین، کاهش جمعیت موجب پیری جمعیت است که خود مانعی برای رشد و توسعه اقتصادی خواهد بود. به عبارت دیگر، در شرایط کنونی که جامعه ما با معضل گسل کاهش جمعیت مواجه است، این امر عامل مهمی برای عقب ماندگی و عدم توسعه کشور است.

2-پیری و بی نشاطی جمعیت

با کاهش و رشد منفی جمعیت، جامعه پیر می شود و از نشاط و سرزندگی لازم برخوردار نخواهد بود؛ زیرا جوانان مایة پویایی و سرزندگی جوامع هستند و غالب نوآوری ها، خلاقیت ها و نیز جهش های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی توسط نیروهای جوان بروز مینماید.

در جامعه با جمعیت پیر، دولت ها و صاحبان سرمایه، احساس خطر می کنند و اساساً ناامیدی بر جامعه سایه

می افکندبه همین دلیل در اکثر کشورهای اروپایی و غربی که این معضل وجود دارد دولت ها برای تشویق مردم به زاد و ولد سیاست های تشویقی و حمایتی را در دستور کار دارند و در برخی دیگر مانند استرالیا و کانادا سیاست پذیرش مهاجر نیز دنبال میشود.

3-آسیب های اخلاقی و تربیتی

یکی از پیامدهای منفی کاهش و نیز کنترل جمعیت، آسیب های اخلاقی و تربیتی است. چرا که مدیریت و همزیستی در خانواده های بزرگ، به انواعی از نظم وانضباط نیاز دارد که حاصل آن زندگی موفق است. مواردی مانند ایثارکردن، احیای خود برای دست برداشتن از امکانات و پیش دستی برای رسیدن به آینده.

کودکان در خانواده های کم جمعیت، به ویژه تک فرزندی، همواره با سلسله خواست ها و انتظارات بی پایانی رشد می کنند که همه یا اکثر آنها برآورده می شود از این رو، فرزندان در چنین خانواده هایی با مفاهیم ارزشی و اخلاقی ای نظیر قناعت، ایثار، گذشت، کمک به هم نوعان، صبر، شکیبایی، تحمل، مدارا و... بیگانه خواهند بود. از سوی دیگر، به دلیل اصالت رفاه و لذت، والدین نیز فرزند بیشتر را «مزاحم» تلقی می کنند.

والدین در چنین خانواده هایی، از نعمت فرزندان، بی بهره خواهند بود. بنابراین، اگر در نگرش دینی قناعت، ایثار، گذشت، همیاری، کمک به همنوعان، کار و تلاش برای رشد و راحتی دیگران و سایر ارزش های اخلاقی، فی نفسه ارزش است و رفاه و لذت مادی در درجه دوم اعتبار و اهمیت قرار دارد، سیاست های کاهش جمعیت تا حد پیدایش خانواده های تک فرزند از این منظر، امری نامطلوب خواهد بود؛ زیرا کنترل جمعیت منجر به هسته ای شدن و تک فرزندی شدن خانواده شده، و این خود تابعی از اولویت یافتن رفاه و لذت مادی است. این امر تغییراتی را در رفتارهای جنسی مردان و زنان موجب می شود.

دستیابی دختران و پسران در سنین مختلف به ابزارهای کنترل بارداری و اطمینان از عدم بارداری های ناخواسته، زمینة لازم را برای ایجاد روابط جنسی خارج از چارچوب خانواده افزایش می دهد. علاوه بر اینکه، تنظیم خانواده و کنترل جمعیت دستاویز مناسبی برای مدافعان سقط جنین در جامعه می شود.

  4- اخلال در ارتباطات اجتماعی

طبق تحقیقات، بچه هایی که در خانواده های تک یا کم فرزند زندگی می کنند، ارتباطاتشان در جامعه با اخلال مواجه است. زیرا امکانات اقتصادی در چنین خانواده هایی فقط به یک یا دو فرزند اختصاص می یابد و چنین فردی خود را عادت نمی دهد که خواسته های خود را محدود کند و با دیگر فرزندان مشارکت و ارتباط و تعامل داشته باشد. در نتیجه بچه های بی مسئولیتی در این خانواده ها تربیت می شوند.

در گذشته در خانواده ای که 4 یا 6 فرزند وجود داشت امکانات بین فرزندان تقسیم می شد و بچه ها در دوران کودکی تا حدی فشار اقتصادی را تجربه می کردند. بچه ها هر کدام سلایقی داشتند به همین دلیل با هم درگیر می شدند و در همین دعواها آرام آرام یاد می گرفتند که چگونه باید حقوق یکدیگر را رعایت کنند و با یکدیگر تعامل داشته باشند در مدتی که فرزندان در خانه پدر بودند راه تعامل و کنار آمدن با هم را یاد می گرفتند و بعد که وارد اجتماع و زندگی خانوادگی می شدند، مشکل نداشتند. اما بچه هایی که تک فرزند هستند با ورود به اجتماع در خیلی از مواقع با مشکل روبه رو می شوند چون تمرین همزیستی و تعامل را قبلا نکرده اند و چنین افرادی خودمحور و فردگرا هستند.

5- عدم بهره‌مندی از موهبت‌های اجتماعی خویشاوندی

نکته دیگری که به نحو غیرمستقیمی به موضوع جمعیت و زادوولد در کشور بستگی پیدا می‌کند، موضوع «تشکیل خانواده» و «روابط خویشاوندی» است که در اسلام به هر دوی آن‌ها تأکید شده است. عامل بنیادین گسترش جمعیت، خانواده است و خانواده به خویشاوندی وابسته است. جمعیت بدون خانواده زیاد نمی‌شود و خانواده بدون خویشاوندی همانند خاله و عمه و دایی و عمو دارای نقص‌های فراوان هنجاری خواهد بود. چراکه خانواده و سنت‌ها لازم و ملزوم یکدیگر هستند. یعنی اینکه سنت، مؤید خانواده است و در مقابل، خانواده به پاسداشت سنت‌ها همت می‌گمارد. در چنین صورتی، باید برای اصلاح روند نامعقول کاهش جمعیت، بر روی مفهوم خویشاوندی تأکید جدی شود؛ در غیر این صورت، دو یا سه نسل دیگر جامعه ما با بحران خویشاوندی روبه‌رو خواهد بود.

 

6- افزایش هزینه‌ های نگه‌داری از سالمندان

در جوامعی که خانواده‌ها به سمت تک فرزندی می‌روند، خانه‌ی سالمندان یک ضرورت می‌شود. وقتی پدر و مادر به سنی می‌رسند که دیگر توانایی اداره‌ی خودشان را ندارند، نیازمند به شخص دیگری می‌شوند. اگر این پدر و مادر فرزندان زیادی داشته باشند، به صورت طبیعی آنان از والدین خود به نوبت مراقبت می‌کنند؛ اما اگر آن‌ها یک فرزند داشته باشند،  مسئولیت نگه‌داری والدین به دوش همین یک فرزند می‌افتد. این فرزند اگر بخواهد بار نگه‌داری از والدین را بر دوش بکشد، باید از کار و فعالیت اقتصادی چشم پوشیده و بسیاری از کارهای دیگر خود را تعطیل کند. به صورت طبیعی بسیاری از فرزندان این کار را نمی‌کنند و یا بهتر است بگوییم که نمی‌توانند این کار را انجام دهند. در نتیجه دولت باید وارد عمل شده و از سالمندان نگه‌داری کند. اگر فرزندان هم بخواهند بار نگه‌داری از والدین را بر دوش بکشند، پیش‌رفت جامعه متوقف خواهد شد؛ زیرا با وجود وقت زیادی که نگه‌داری از یک سالمند می‌گیرد، نسل بعدی از فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی محروم خواهد شد.

7- کاهش تولید محصولات داخلی

مسلما یکی از عوامل اصلی و موثر در رشد و افزایش محصولات تولیدی هرکشوری در عرصه های مختلف ، عامل نیروی انسانی است.در کشور ما به دلیل گستردگی وسعت و تنوع تولید محصولات مختلف نقش نیروی انسانی در بالا بردن بهره وری تولید انکار ناپذیر است. تکیه بر استفاده از محصولات داخلی و حتی صادرات آن منجر به توانمندی اقتصادی هر کشوری شده واز رموز موفقیت در عرصه جهانی خواهد بود.

8- ضعیف شدن نیروی دفاعی کشور

بدون تردید جمعیت جوان و همچنین زیاد بودن جمعیت، یکی از مؤلفه‌های اصلی قدرت می‌باشد .کاهش جمعیت جوان، به معنای کم شدن تعداد نیروهای توانمند برای دفاع از اقتدار، امنیت و تمامیت ارضی کشور است و این موضوع برای کشوری با ویژگی‌ های نظام جمهوری اسلامی ایران که همواره در معرض تهدیدهای فزاینده نظام سلطه و جهان استکبار است، بسیار خطرساز است. با پیش‌رفت‌هایی که در عرصه‌ی جنگ‌های مدرن شکل گرفته، برخی به اشتباه افتاده و گمان کرده‌اند امروزه برای حفظ اقتدار دفاعی نیازی به جمعیت نیست؛ اما این یک گمان اشتباه است. همین قدر بدانید که کشورهای مدعی جنگ‌ مدرن، برای افزایش جمعیت خود به تکاپو افتاده‌اند؛ مثلاً اسرائیل با این که مدرن‌ترین تسلیحات نظامی را در اختیار دارد؛ اما به شدت با کنترل جمعیت مخالف بوده و در این رژیم هر عائله‌ی یهودی، حداقل باید چهار فرزند داشته باشد.  جالب است بدانید که در میان بیست و شش کشور منطقه‌ی خاورمیانه،  از نظر نرخ باروری کل، رژیم اسراییل با نرخ 2.91 رتبه‌ی هفتم و ایران با نرخ 1.59 رتبه‌ی بیست و پنجم را دارد!!

9- کاهش جمعیت جوان و نخبه‌ی کشور

بدون تردید نیروی جوان در پیش‌رفت علمی کشور نقشی اساسی ایفا می‌کند. بسیاری از جمعیت نخبه‌ی کشورها را جوانان تشکیل می‌دهند. هر اندازه جمعیت به سمت سالمندی پیش می‌رود، به صورت طبیعی از طبقه‌ی جوان نخبه کاسته می‌شود. درست است که دانشمندان سالمند از سرمایه‌های بی‌بدیل هر جامعه‌ای محسوب می‌شوند؛ اما باید پذیرفت که نخبگان جوان از بازوان اصلی این دانشمندان هستند. بدون وجود نخبگان جوان، سلسله‌ی علمی جامعه دچار آسیب جدی شده و ممکن است حتی در جایی قطع شده و دیگر تداوم نیابد. برخی از کشورهای پیش‌رفته که با کاهش جمعیت مواجه شده‌اند، با جذب جوانان نخبه از کشورهای دیگر این خلأ بزرگ را پر می‌کنند.

نقد عملکرد دولت امریکا در قبال موضوع تروریست

یکی از انتقادات اصلی و همیشگی به سیاست های دولت آمریکا نگاه ابزاری و دوگانه این کشور به مسئله تروریسم است. آمریکایی ها طی سالهای اخیر به وضوح نشان داده اند که تعریف دقیقی از تروریسم ندارند بلکه این مفهوم را صرفا برای دفاع از منافع خود استفاده می کنند. هرجا که آمریکا با ایستادگی و مقاومت روبه رو می شود نام این گروه ها را تروریست قرار می دهد و اگر جایی یک گروه تروریستی کاملا فعال باشد و در جهت منافع واشنگتن حرکت کند آمریکا از این گروه حمایت می کند.

همچنین آمریکا سیاست های متناقضی در رابطه با گروه های افراطی در پیش گرفته و به موقع از ملت ها و دولت ها حمایت نمی کند تا سرنوشت منطقه و بحران تغییر کند. چرا به موقع در مقابله با داعش در سوریه عمل نکرد و وقتی داعش به عراق رسید و نفوذ بیشتری پیدا کرد تازه به فکر مقابله افتاده است؟ چرا کشورهای منطقه مانند ترکیه، قطر و عربستان هماهنگ با آمریکا در مقابل داعش عمل نمی کنند؟
اگر آمریکا مخالف تروریست است چرا سیاست های متناقض دارد و چرا باعث بی اعتمادی مردم منطقه شده و ملت های منطقه حسابی روی آمریکا برای کاهش بحران ها نمی کنند؟
به نظر می رسد که منفعت گرایی آمریکا و بی توجهی به ریشه های اصلی بحران جهان، و احساسات ضد آمریکایی و دخالت آمریکا در منطقه، عامل تشدید بحران در منطقه بوده است و تازمانی که مشکل از ریشه درست نشود، بحران ها تشدید خواهد شد و خسارت های بزرگتری برای مردم منطقه خاورمیانه و کشورهای اسلامی را به همراه خواهد داشت.

اگرچه ظاهرا این موضوع منطقی به نظر می رسد اما آمریکا در دهه های اخیر دریافته که نمی تواند احساسات ضد آمریکایی و انتقاد از عملکرد دولت این کشور را مهار کند و در نتیجه بعد از حوادث 11 سپتامبر به دنبال ایجاد بحران در خارج از خاک آمریکا بوده تا گروه القاعده و سایر گروه های منتقد آمریکا را به جای نیویورک و واشنگتن در عراق وسوریه و افغانستان و... به تنش و خشونت و مبارزه مشغول کند و در نتیجه اگرچه این سیاست با موضوع ثبات و آرامش لازم برای سرمایه داری مغایر است اما از سوی دیگر، مشکلات آمریکا را به خارج خاک آمریکا منتقل کرده است و سلاح های پیشرفته خود را نیز به برخی کشورها فروخته است و در مجموع ثبات وامنیت نسبی در خاک آمریکا و کشورهای همپیمان خود ایجاد کرده که در نهایت به نفع منافع سرمایه داری بوده است.
درنهایت نه تنها سیاست های آمریکا بازدارنده نبوده و تنش و خشونت و درگیری و مخالفت و احساسات ضد آمریکایی کمتر نشده بلکه علاوه بر اقدامات گروه های نژادپرست یا معترض به نابرابری و اقدامات القاعده و... درخاک آمریکا، امروز از افغانستان  و پاکستان و چین گرفته تا سوریه، عراق، لبنان، فلسطین، عربستان و... موج گسترده ای از انتقادها واعتراض ها واقدامات خشونت آمیز و مسالمت آمیز را علیه عملکرد آمریکا شاهد است.

آمریکا حتی در سرکوب رفتارها و گروه های افراطی نیز به موقع عمل نکرده و بر اساس منافع خود و همپیمانان خود عمل می کند. به عنوان مثال، می توانست در مقابل دخالت های عربستان موضع گیری کند و از گسترش گروه های افراطی عرب سنی جلوگیری نماید. در سوریه می توانست از تخریب و آوارگی این کشور جلوگیری کند اما باهدف سقوط بشار اسد سیاست سکوت و رفتاری برعکس نظر مردم منطقه را پیش گرفت. در اسرائیل و فلسطین، از منافع و موجودیت دولت اسرائیل دفاع کرد. در حالیکه به موقع می توانست مقابل رفتار عربستان و اسرائیل و برخی دیگر از گروه ها ودولت های افراطی بایستد و از ملت های منطقه دفاع کند.
آمریکا تنها شعار دموکراسی و حاکمیت رای مردم را می دهد اما در عمل، منافع و سیاسست خود را پیش می برد و مردم عراق، افغانستان، سوریه، فلسطین و... عملا با مشکلات و بحران های مختلف مواجه هستند.
در داخل خاک آمریکا نیز مردم این کشور و اقلیت ها با مشکلات بسیاری مواجه هستند و در نتیجه مخالفت ها و اعتراضات مسالمت آمیز و خشن همواره وجودداشته است و تشدید تدابیر امنیتی نیز تاحدودی می تواند مانع تنش و خشونت در داخل آمریکا شود.

شواهد و مواردی برای اثبات این موضوع مطرح شده که سیاست های بازدارندگی آمریکا در چند سال گذشته موثر بوده است. اما این پرسش وجود دارد که اگر این سیاست ها بازدارنده بوده چرا احساسات ضد آمریکایی در خاورمیانه و غرب آسیا، به جای این که تنها شامل ایران شود، به سایر کشور از جمله فلسطین، عراق، سوریه، لبنان، کشورهای عربی، و حتی در ترکیه و پاکستان، چین و...  نیز سرایت کرده است؟!
همچنین چرا با وجود کشتن بن لادن و محدود کردن القاعده در خاک آمریکا و کنترل حملاتی مانند 11 سپتامبر و بمب گذاری در نایروبی و دارالسلام و... امروز تعداد بیشتری از گروه های افراطی نظیر داعش در عراق و سوریه فعال هستند و درگیری و کشتار و سربریدن اتباع غربی بیشتر شده است؟ چرا با وجود حمله به عراق و افغانستان، آتش جنگ و مداخله و بحران کنترل نشد؟

اوضاع کنونی منطقه خاورمیانه که جولانگاه خطرناکترین گروه های تروریستی جهان شده، بر اثر سیاست ها و اقدامات اشتباه کشورهای غربی و به ویژه آمریکا و رفتار آنها در قبال موضوع تروریسم بروز کرده است.

آنچه اساس و ریشه بحران کنونی و دوگانگی رفتار آمریکدر این موضوع است، نگرش، تفکر، منفعت طلبی و حاکمیت سرمایه داری و ظلم و قلدری در دنیاست که هم مردم واقلیت های داخلی آمریکا را دچار مشکل کرده و هم جهان و ملت های جهان و به ویژه خاورمیانه  را به شکل های مختلف دچار بحران کرده است. در نتیجه از اعتراض بلوک کمونیست و جنگ سرد در گذشته دور گرفته، تا انقلاب ایران و گروگانگیری، تا حملات گروه های القاعده و عرب سنی و... همگی به شکل های مختلف نسبت به رفتار آمریکا اعتراض دارند.

تجزیه و تحلیل تبلیغات در تلویزیون

یکی از ابزارهای مهم ارتباطی در کسب و کار ، تبلیغات است.موفقیت یا عدم موفقیت در بسیاری از سازمانها ،موسسات و شرکتهای تولیدی در گرو فعالیت تبلیغاتی آنهاست.به ط.ر کلی تبلیغ راه رساندن پیام به مخاطبان مورد نظر میباشد ، اما چگونه تبلیغ کردن برای رسیدن به هدف مورد نظر بسیار مهم میباشد.

این روزها در صدا و سیما شاهد و شنونده فعالیتهای تبلیغاتی بسیاری هستیم که در زمینه های مختلفی از جمله بانکی،محصولات خوراکی ، مواد شوینده و کالاهای مصرفی و......میباشند که عموما مقطعی و زودگذر بوده تا آینده نگر و بلند مدت و سرمایه ای.در اینجا سوال دیگری که مطرح میشود این است که این بنگاهها و سازمانهای ارائه دهنده تبلیغات برای تاثیرگذاری بر مخاطبان خود از چه شیوه ای استفاده کرده و آیا صداقت و مبانی اخلاقی و حقوق مشتریان را نیز در تبلیغات خود رعایت کرده و به آن متعهد اند؟

در اینجا تبلیغ شرکت سان استار را مثال میزنیم که این روزها کمتر کسی است که این تبلیغ را از تلویزیون ندیده و یا از رادیو نشنیده باشد. در این تبلیغ که به سبک و سیاق اکثر تبلیغات محصولات خوراکی از شعر و آهنگ نیز استفاده میشود ، سعی شده تا این محصول را متفاوت از دیگر آبمیوه ها و شربت های موجود در بازار و سایر رقبا معرفی کند و آن را یک معجزه سلامتی و انرژی و شادابی به مخاطبان نشان دهند و همین طور جوایز ارزنده ای از جمله دو دستگاه لکسوز برای خریداران در نظر گرفته شده است.حال این سوال مطرح میشود که با هزینه زیادی که صدا و سیما(حدودا ثانیه ای سه میلیون تومان)برای تبلیغات دریافت میکند ، آیا این محصول آنقدر فروش دارد که دو دستگاه لکسوز هم بتواند جایزه بدهد؟ آیا اگر محصولی دارای کیفیت لازم باشد احتیاج به دروغگویی  سوء استفاده از مخاطبان و اقشار کم درآمد را دارد که بخواهد با ایجاد وسوسه و انگیزه برنده شدن خودرو آنها را وادار به خرید محصول کند؟آیا این روش در طولانی مدت جواب میدهد؟

و اما ایراد دومی که به تبلیغ این محصول وارد است این است که همه میدانند در تولید این گونه محصولات به هیچ وجه از میوه های طبیعی استفاده نمیشود و حجم زیادی از آنها را قند و شکر و اسانس میوه تشکیل میدهد که این مواد اصولا برای سلامتی بسیار هم مضر هستند و مصرف آنها از سوی کارشناسان حوزه سلامت منع شده است.

حال چگونه است که در صدا سیما از یک طرف برنامه های پزشکی و سلامت با دعوت از پزشکان و کارشناسان تغذیه تدارک و پخش میشود تا مخاطبان و مردم را از تغذیه سالم و همین طور خطرات بیماریها یی که در اثر تغذیه ناسالم مانند چاقی و بیماری قند خون حاصل میشود ،مطلع سازند و از طرف دیگر تبلیغات وسیعی در خصوص آبمیوه ها و شربت های غیر طبیعی انجام میدهند بدون اینکه در مورد موارد منع مصرف آن توضیحی بدهند و این از اخلاق به دور است و مسلما به نتیجه نخواهد رسید و فکر نمیکنم که این گونه تبلیغات بتواند مردم را ترغیب به خرید این محصول در حد انتظار مدیران شرکت تولیدکننده ، بنماید.

تجزیه و تحلیل برنامه های کودک در تلویزیون

جنگ کودک فیتیله:

برنامه فیتیله که به صورت جنگ کودک می باشد و در تعامل بسیار نزدیک به کودکان می باشد از جمله برنامه های مخصوص کودک است که صبح هر جمعه از شبکه دو سیما پخش می شود این جنگ شاد کودک به خاطر فضای شاد و ترانه ها و موسیقی های بسار شاد و دلنشین نه تنها کودکان بلکه مخاطبان از قشر بزرگ سال را نیز جذب خود کرده است در این برنامه سعی شده است تا آموزش و تفریح توأم در آن گنجانده شود و آموزش ها و پیام های را که می خواهد به کودکان انتفال دهند در قالب موسیقی و ترانه های شاد می گنجانند. به طور مثال مسواک زدن احترام به بزرگتر ها ، همکاری  در خانه ، نترسیدن از تاریکی ، کمک به دوستان ، اذیت نکردن حیوان و ...........

در این برنامه همچنین از شیوه داستان گویی و قصه گویی نیز برای رساندن پیام خود به کودکان نیز استفاده می شود به طوری که شخصیتها و مجری های این برنامه با نقش بازی کردن ودر قالب کرکترها و شخصیتهای داستان ، قصه را بسیار زیبا و جذاب برای کودکان اجرا می کنند که این خود از جمله شیوه های بسیار تأثیر گذار در رابطه کار با کودکان می باشد از دیگر نقاط قوت این برنامه استفاده از دکور بسیار جذاب و رنگهای شاد که بسیار در روحیه بخشیدن به کودکان و جذب آنها تأثیر گذار است

تنوع و استفاده از رنگها ، لباس ها ، موسیقی و ترانه ها باعث  شده است که این برنامه بتواند در جذب مخاطبان خود موفق عمل کند همچنین در این برنامه از مسابقه و بازی نیز استفاده می شود و در لابه لای برنامه ها گاهی یک بازی و مسابقه ای برای بچهای حاضر در استدیو قرار می دهند و با اجرای این بازیها بچها نیز با مشارکت و فعالیت و بازی بیشتر شاد می شوند و مشارکت و بازیهای جمعی را نیز می آموزند و یاد میگیرند که چه گونه در جمع با هم سن سالان خود به بازی و تفریح و شادی بپردازند به طور  کلی در این جنگ کودک سعی شده است که از تمامی شیوه های جذب و تأثیر گذاری بر کودکان از جمله بازی و مسابقه ، موسیقی ، ترانه ، قصه گویی و ..........  استفاده شود تا بتوانید به راحتی آموزشها و پیامهایی را که مد نظرشان است را به کودکان منتقل کنند و آنها نیز به راحتی و به آسانی با شادی و لذت بپذیرد

تجزیه و تحلیل برنامه های ورزشی در تلویزیون

تجزیه و تحلیل برنامه 90  :

   در میان رشته های مختلف ورزشی ، بی شک فوتبال ویژگی های خاصی دارد. پرطرفدارترین ، مهیج ترین ، گسترده ترین و صد البته پر درآمدترین رشته ورزشی است.این رشته ورزشی که امروزه به یکی از بزرگترین بازارهای تجاری دنیا نیز تبدیل شده ، حواشی و تبعات مهیج و تاثیر گذاری را نیز به همراه دارد. برگزاری گسترده مسابقات فوتبال تحت عناوین مختلف باشگاهی ، ملی ، دوستانه ، قاره ای و جهانی عموما جدای از بحث فنی و کارشناسی ، تاثیرات شگرفی در سیاست، اقتصاد و فرهنگ نیز به جای میگذارد. همین تاثیرات و موضوعات باعث شده که بسیاری از مسابقات فوتبال به طور زنده از کانال های تلویزیونی پخش و به دنبال آن نیز برنامه های ورزشی دیگری به تجزیه و تحلیل مسابقات و حواشی آن

بپردازند .

   یکی از این برنامه ها در کشور ما ، برنامه 90 است که اتفاقا به دلایلی که در ادامه خواهد آمد به جرات و حتی در میان تمامی برنامه های غیر ورزشی تلویزیونی نیز پرطرفدارترین است.برنامه نود علی رغم ساعت نامناسب پخش که در میان هفته و در ساعات پایانی شب پخش میگرددباز هم طرفداران بیشماری دارد.

پخش زنده ، مجری توانمند و تحصیل کرده و مجرب برنامه یعنی عادل فردوسی پور ، مهمانان صاحب نام اعم از کارشناس و مسئول از نقاط قوت این برنامه است. این برنامه ضمن اینکه فوتبال را کالبدشکافی می کند به نوعی آموزشی است فنی و اخلاقی برای داوران ، بازیکنان ، مربیان و مدیران باشگاه ها .قطعا فوتبال نیازمند چنین برنامه ای بوده و هست تا شخصیت ها و ارزش ها شناخته شوند.

   برگزاری مسابقات پیامکی با موضوعات داغ و جنجالی از جذابیت های خاص این برنامه است.این بخش از برنامه در مواقعی که مسابقات حساسی پیگیری میشود و یا موضوعاتی در خصوص مسائل مدیریتی و اجتماعی و حواشی فوتبال را شامل میشود، نتایج پرمعنی را برای مردم و مسولین به همراه دارد تا جایی که میتوان از آن به عنوان یک مدل نظرسنجی از مردم و افکار عمومی در خصوص مسائل اجتماعی و سیاسی یاد کرد. به طور مثال در جایی که اخیرا مسئولین ارشد وزارت ورزش و به احتمال قوی دولت با ادامه کار کارلوس کیروش مخالف بوده و قرار بود تا بعد از بازی دوستانه ایران و سوئد وی از سرمربیگری تیم ملی فوتبال کنار گذاشته شود ، اما با طرح سوالی در این برنامه بیش از 82% مخاطبین به ادامه همکاری ایشان با تیم ملی نظر مثبت داده و از عملکرد وی ابراز رضایت نمودند همین موضوع باعث شد تا مسئولین دولتی کوتاه آمده و قرارداد کیروش ادامه پیدا کند.و صد البته پیامی نیز برای دولت و مسئولین ذیربط داشت که مسلما در بسیاری از موضوعات دیگر اقتصادی و اجتماعی و سیاسی نیز مردم با تصمیمات و نظرات شما مخالفند.

   از دیگر موارد پر جاذبه این برنامه پرداختن به مسائل حاشیه ای و اخلاقی این رشته ورزشی است . این بخش از برنامه که بعضا با تابوشکنی معمول برنامه های تلویزیونی هم همراه است ، حقایق خاصی از زندگی شخصی و ویژگی های شخصیتی و اخلاقی ورزشکاران ، مربیان و مدیران این رشته را برملا میکند.همچنین در این بخش که تحت عنوان دوربین 90 پخش میشود، جدای از موارد فوق ، صحنه ها و موضوعاتی از استادیوم ها ، طرفداران ، شعارها ، هیجانات و درگیریهای لفظی میان بازیکنان ، مربیان ، مدیران و طرفداران و حرکات غیر اخلاقی ایشان پخش میشود که نه تنها باعث تاسف میشود لیکن عمق فقر فرهنگی جامعه را نشان داده و جنبه انتقادی به عملکرد مسئولان ذیربط دارد.همین اتفاق گاها در بحث های زنده میان میهمانان حاضر و تلفنی هم رخ میدهد که در مواردی بحث ها بسیار حساس و از کنترل خارج شده و آثار و تبعات خاصی را به وجود میاورد.

   همه این موارد و نکات بسیاری دیگر باعث شده تا حتی مسئولین ارشد تلویزیونی در مقاطعی تصمیم به قطع پخش این برنامه انتقادی بگیرند که یا ترس از واکنش مخاطبین مانع آن شده و یا تصور آنکه این برنامه خود میتواند نقش یک سوپاپ اطمینان را برای تخلیه نظرات مردمی ایفا کند دلیل انصراف از این تصمیم شده است.

   به نظر اگر مشابه این برنامه در موضوعات دیگر مرتبط با زندگی و سرنوشت مردم از تلویزیون پخش میشد و تمامی حقایق آشکار و پنهان این موضوعات را ریشه یابی میکرد شاید سرنوشت بهتری در انتظار کشور وجامعه بود.

تجزیه و تحلیل برنامه های مذهبی در تلویزیون

تجزیه و تحلیل برنامه سمت خدا:

برنامه سمت خدا که برنامه ای با مضمون  مذهبی است و از شبکه سوم سیما از شنبه تا چهارشنبه به طور زنده پخش می شود ، یکی از پرمخاطب ترین برنامه های معارفی سیما میباشد.این برنامه نسبت به سایر برنامه های معارفی سیما که گاها خشک و بی روح و کسل کننده هستند از کیفیت و کمیت و جذابیت خوبی برخوردار است.

در محتوی این برنامه سعی شده است تا به مسائل دینی و شرعی مخاطبان پرداخته شود و با دعوت از کارشناسان روحانی برجسته، مطرح، به نام و معروف در این حوزه به مسائل و مشکلات و شبهات و ابهامات دینی مردم بپردازد.

مجری این برنامه که آقای نجم الدین شریعتی میباشد از نقاط قوت این برنامه محسوب میشود چرا که علاوه بر چهره معصوم و دلنشین ، با صبر و متانت و وقاری که در گفتار و رفتارش وجود دارد ، اجرایی دلنشین را ارائه میدهد.

از دیگر نقاط قوت این برنامه، تلاوت زیبای آیات قرآن و تفسیر آنها توسط کارشناس برنامه و مربوط کردن مضمون و مفهوم آیات با موضوع برنامه میباشد.همچنین دیگر نقطه قوت این برنامه ، تطبیق مسائل و موضوعات روز با آیات و احادیث و احکام شرعی میباشد.

در این برنامه سعی میشود تا با استفاده از کارشناسان مختلف ، هر روز مبحثی جداگانه و جدید را بررسی کنند تا هم در روند برنامه تنوع ایجاد شود و هم مباحث همان روز در هفته بعد دنبال شود به نحوی که هیچ موضوعی ناتمام باقی نمانده و نتیجه گیری لازم نیز برای مخاطب ایجاد کند.

تجزیه و تحلیل موسیقی

تجزیه و تحلیل موسیقی گروه رستاک:

گروه رستاک که یک گروه موسیقی بومی ایرانی میباشد، سعی نموده با برقراری ارتباط با اقوام و فرهنگ های مختلف ایران نسبت به شناساندن موسیقی بومی ایرانی اقدام نماید. آنها تلاش میکنند تا نغمه های اصیل و کهن ایرانی را به شیوه ای نو در حوزه موسیقی معاصر و جدید اجرا کنند.

این گروه موفق شده تا با اجرای نغمه های خاطره انگیز و شاد علاوه بر ایجاد حس نوستالوژی در میان بزرگترها (پدران و مادران) ، نسل جوان و نوجوان را نیز به موسیقی اصیل و کهن ایرانی علاقه مند سازد.

قطعه هایی که گروه رستاک اجرا میکند برای اغلب مخاطبین به ویژه مردم بومی آن  منطقه آشناست . به عبارتی این گروه قطعه را در فضای جدید بازخوانی میکند که این خود یکی از نقاط قوت گروه است که نغمه های کهن ، شاد و اصیل اقوام مختلف ایرانی را با بهره گیری از سبک و ساز جدید اجرا میکند.

این گروه در طول دوره فعالیت تا کنون موسیقی های محلی از اکثر قومیت های مختلف را اجرا کرده است .

کنسرت هایی که این گروه اجرا میکند عموما با استقبال شدید مردمی در رده های سنی مختلف روبرو است.

از دیگر نقاط قوت این گروه جهره شاد و خندان خوانندگان و نوازندگانش میباشد که به مخاطب ارتباط برقرار کرده و او را جذب برنامه خود میکند ونیز اجرا در سالن های مجلل و با شکوه بر جذابیت امر میافزاید.

اجرای ترانه های شاد و مفرحی مانند بارون بارونه ، رعنا و لیلا و.... برای اکثر مردم آشنا و خوشایند است به ویژه آنکه دیده میشود حتی در مناسبت ها و مجالس شاد نیز مورد توجه جوانان و نوجوانان قرار میگیرد. جوانانی که با موسیقی رپ که عموما بی محتوی و یا دارای محتوی مبتذل میباشد ، بیشتر احساس نزدیکی میکنند.

نکته مهم و حائز اهمیت دیگر آن است که افراد این گروه عموما دارای مدرک کارشناسی و حتی کارشناسی ارشد موسیقی از دانشکده هنر دانشگاه تهران هستند که علاوه بر اجراهای متعدد داخلی ، اجراهای موفق و پرشوری نیز در خارج کشور داشته اند.

امروزه که با بهرمندی از امکانات آسان ارتباطی ، نسل جوان ما مورد تهاجم موسیقی های مختلف غربی ، رپ و تکنو و.... قرار دارد، جای بسی خرسندی است که فعالیت چنین گروههایی در حوزه موسیقی اصیل هر چند با ایراد و اشکال در گویش و لهجه شان ، موجب بسط و گسترش فرهنگ اصیل ایرانی در این حوزه میگردند

تجزیه و تحلیل برنامه های طنز

تجزیه تحلیل طنز کلا قرمزی

برنامه طنز کلا قرمزی که از سال 1388 به برنامه های نوروزی پیوست. هر ساله مخاطبان زیادی را جذب خود می نماید.  این برنامه طنز واسطه شخصیاتها و کاراگترهای جدیدی که هرساله به این مجموعه اضافه می شوند موفقیت زیادی در جذب مخاطب خصوصا مخاطب بزرگسال داشته است.آقای مجری ، کلاه قرمزی و پسرخاله که شخصیتهای محبوب عروسکی مورد علاقه کودکان از دهه 70 می باشد ، یک بی بی در یکی از روستاهای دور افتاده دارند که هرسال هدیه ای برای آقای مجری و کلا قرمزی و پسر خاله می فرستد که این هدایا ، شخصیت های جدید این مجموعه می شوند و در منزل آقای مجری ماندگار میشوند و ماجرای جذابی را رقم می زنند که هر ساله مخاطب زیادی ائم از کودک و بزرگسال را جذب این برنامه می کنند در این مجموعه شخصیتها به گونه ای تعریف شده اند که یاد آور خاطرات دوران کودکی و فرهنگ حاکم بر زندگی اکثر مردم  خصوصا در دهه 60 می باشد. کلاه قرمزی نماد یک پسر بچه شیطون و بازیگوش  می باشد که ما در اکثر قسمت ها شاهد چنین بچهایی با این خصوصیات  می باشیم که شیرین زبانی ها و تکیه کلام هایش مانند:(تولد عید شما مبارک) است که بسیار دلنشین است.در نقطه مقابل کلاه قرمزی که پسر بچه بی مسؤلیت و بازیگوشی است ، پسر خاله قرار دارد که نماد بچهایی است که از همان دروان بچگی به واسطه شرایط سختی که      داشته اند زود بزرگ شده اند و به نوعی کودکی نکرده اند و زود مسؤلیت پذیر شده و در همان کودکی بزرگ شده اند در واقع بسیاری معتقدند که پسر خاله نماد کودکان کار امروز می باشد. کودکانی که دیدن آنها در دهه 60 عادی بود و از همة بچها چنین انتظاری می رفت که مردانه رفتار کنند و نه تنها به خانواده بلکه به دیگران ائم از همسایه و فامیل نیز کمک کنند. اما امروزه و در دهه 90 کمی عجیب و دور از ذهن برای بسیاری می باشد ولی واقعیت جامعه ها در برگیرنده این قشر نیز می باشد بیان کردن و تکرار جملاتی مانند (نون بگیرم) یا (نفت بگیرم) از زبان پسر خاله به خوبی نشان دهنده این مطالب و دهه ای را که به آن تعلق دارد ، می باشد . شخصیت دیگری که در این مجموعه ایفای نقشی می کند جیگر است که نماد افرادی است که به علت کم فهمی و یا به عبارتی دیگر دیر فهمی و کند بودنش که در دریافت مطالب ، مرتبا مورد شماتت قرار گرفته و از تکرار مطالب عامی و خسته می شوند و گفتن عبارت می فهمم       می فهمم با عصبانیت و یا تکرار واژه ها و جملات خود به دفعات به خوبی نشان می دهند و نشان دهنده برخورد نادرست با افراد کم استعداد تر می باشد . در این برنامه شخصیت بسیار دوست داشتنی و جذابی به نام آقای همسایه وجود دارد که با لهجه شیرین شیرازی مخاطبان زیادی را جذب خود نموده است. آقای همسایه که تمام خاطرات تلخ و سخت خود را با خنده و قهقهه برای آقای مجری تعریف می کند دقیقا نماد انسان های بیچاره  و مظلومی می باشد که بدبختی و ظلمی را که به آنها رفته است را به راحتی پذیرفته و جزئی از سرنوشت خود تلقی می کنند و آنقدر فشار و تحقیر و سختی بر آنها تکرار شده است که خیلی عادی با ناملایمات زندگی برخورد کرده و همان طوری که در خوشی ها و شادی ها می خندند درسختی ها و ناراحتی ها هم می حندند و زبان اعتراض و حل مسأله را به هیچ عنوان به کار نمی برد . در این میان فامیل دور را نیز داریم که با فرزندش در خانه آقای مجری زندگی می کند که لحظات خوشی را برای مخاطبان رقم می زند . فامیل دور نماد یک شهرستانی است که ارزشهایش در تضاد با پایتخت نشینان قرار دارد وهنوز معنی و مفهوم خانواده گسترده  را در ذهن دارد . ببعی دیگر شخصیت این برنامه طنز است که مرتبا انگلیسی صحبت می کند و نماد شخصیت های کمابیش تو خالی و تهی می باشند که فکر میکند اگر در صحبت ها و مهاوره های روز مره ای از لغات و کلمات انگلیسی استفاده کند خیلی با شعور و با اسواد به نطر رسد.آقای پسر عمه زا را داریم که با زبان تلخ و تند خود نماید. افراد بی اخلاق و بد اخلاق  جامعه می باشد یعنی افرادی که رک و تند تیز صحبت می کنند. یا دیوی که همه چیز را  برعکس می گوید و در واقع به نوعی می خواهند بفهماند که تحمل افرادی که همیشه ساز مخالف می زنند و ساده ترین چیز ها را برعکس گفته و عمل می کنند تحملشان مانند یک دیو سخت است. این افراد مانند دیو آزار دهنده هستند. در مجموع این شخصیتها در کنار هم مسائل اجتماعی و گامی سیاسی را در قالب طنز از زبان اقشار مختلف جامعه بیان می کنند.الگو هایی که در این برنامه طنز وجود دارد به نوعی نوستالوژی را برای مخاطب به همراه دارند و مخاطبان بزرگ سال با این الگو ها خاطره دارند و مخاطب کودک و خردسال نیز با این الگو ها عروسکی نمی کنند. چرا که طنز کلاه قزمزی به خوبی این الگو های رفتاری گذشته را به روز در آورده و توانسته است که به یک شو تلوزیونی پر مخاطب و موفق تبدیل شود.    

تجزیه و تحلیل خبر

تجزیه و تحلیل خبر  30/20 :

برنامه خبری 30/20 که هر شب و در طول هفته از شبکه دو سیمای جمهوری اسلامی ایران راس ساعت 30/20 و به طور زنده پخش میشود، رویکرد جدیدی را در مجموعه صدا و سیما در پخش خبر پیش گرفته که در تلویزیون  تازگی دارد و از الگوهای خبر رسانی سابق پیروی نمی کند. این برنامه خبری که مخاطب عام دارد سعی کرده تا با توجه و پرداختن به حاشیه ها و ایجاد هیجان و جذابیت برای مخاطبین حتی جوانان و نوجوانان را نیز که عموما علاقه ای به شنیدن اخبار ندارند، جذب نماید.

این برنامه خبری در مواردی با الگو برداری از شبکه های خبری مطرح ماهواره ای ، وبا ایجاد تغییراتی در دکوراسیون استدیو ، انتخاب اخبار خاص،مجریان، خبرنگاران ، توانسته مخاطبان زیادی از جمله جوانان ، بانوان و اقشار روشنفکر و تحصیلکرده را به خود جذب کند.

از جمله نقاط قوت این برنامه مدت زمان کوتاه آن میباشد و دیگر استفاده از مجریان جوان و شاداب و پویا که با تغییراتی که در نحوه اجرا ایجاد کرده اند ، و نیز با معرفی خود و همکاران حس ارتباط نزدیک با مخاطب را ایجاد میکنند.

همچنین استفاده از خبرنگاران جسور و بی پروا که در به چالش کشیدن ارگانهای مختلف ، مسئولین و یا شخصیت های مختلف خصوصا شخصیت های سیاسی و ورزشی تبحر خاصی دارند. البته بدیهی است که سیاست خبرها به گونه ای است که اجازه عبور خبرنگاران را از خطوط قرمز را نمی دهد ولی انتخاب اخبار جذاب و استفاده از مجریان و خبرنگاران جوان و پویا و همچنین نحوه متفاوت اجرای آنها و استفاده از دکوراسیون متفاوت از عوامل موفقیت ونکات قوت این برنامه خبری محسوب میشود.